تمیز ، رفع کننده ابهام
خدا رو شکر تونستیم قراری که با هم گذاشته بودیم -مقدمات کلیدی- رو به سرانجام برسونیم. ازین به بعد میتونیم وارد حوزه اصلی یادگیری بشیم .
مبحثی که امروز قراره با هم کار کنیم ، مربوط به (تمیز) هست.
نکته ی رو کَم کُنی :
خیلیا چون خیلی راحت تره ، میگن
تمیز ؛ ولی اصلش تمییزه بر وزن تفعیل ؛ یعنی متمایز کردن ؛ کار تمیز ، رفع ابهامه ؛ یعنی یک چیزی رو متمایز میکنه و از
ابهام درمیاره. پس چون راحته ما هم میگیم تمیز ولی منظورمون همون تمییزه.
تمیز :
تمیز اسمی است جامد ، نکره و منصوب که از جمله یا اسم قبل خودش رفع ابهام میکنه.
انواع تمیز :
۱) تمیز نسبت :
تمیزی که از جمله قبل خودش رفع ابهام میکنه و معمولا پس از اسم تفضیل (أفعَل) میاد.
مثال :
عَلیٌ اَکثرُ مِنّی عَقلاً : علی از نظر عقل از من بیش تر است (عقل علی از من بیش تر است)
در مثال بالا ، عِلماً تمیز نسبته. چرا ؟ چون اسمه ، جامده ، نکرست ، منصوبه و از عبارت قبل خودش رفع ابهام کرده.
نکته ترجمه :
در ترجمه تمیز نسبت ، معمولا از این عبارت ها استفاده میشه : از نظرِ ، از لحاظِ ، ...
اگه بخوایم تمیز رو طبق این نکته ای که گفتیم ترجمه کنیم خیلی جالب نمیشه (ترجمه اول مثال بالا) ؛ برای همین باید سعی کنیم اون رو به صورت یه جمله روان و معنادار ترجمه کنیم. (ترجمه دوم مثال بالا)
اصل تمیز :
وقتی میگیم اصل تمیز نسبت ، یعنی اون تمیز در اصل چی بوده . مبتدا بوده ؟ فاعل بوده ؟ یا مفعول بوده ؟ پس تمیز در اصل ، مبتدا یا فاعل یا مفعول بوده ؛ بنابراین می تونیم تمیز رو به صورت مبتدا یا فاعل یا مفعول ترجمه کنیم.
برای این که بتونیم تشخیص بدیم تمیز در اصل چی بوده ، راه حل زیر خیلی میتونه کمک کنه.
۱- مبتدا : تمیز نسبت در جمله ی اسمیه ، مبتداست.
عَلیٌ اَکثَرُ منّی عَقلاً : علی از نظر عقل از من بیش تره.
در مثال بالا ، تمیز نسبت ، در جمله اسمیه به کار رفته ؛ پس تمیز در اصل مبتدا بوده ---> عَقلُ عَلیٍ اَکثرُ مِنّی : عقل علی از من بیش تره.۲- فاعل : تمیز نسبت در جمله ی فعلیه ای که فعلش لازم است ، در اصل فاعل بوده.
حَسُنَ التّلمیذُ خُلقاً : دانش آموز از لحاظ خلق ، نیکو شد.
در مثال بالا ، تمیز نسبت در جمله ی فعلیه ای به کار رفته که فعلش لازمه. پس تمیز نسبت در اصل ، فاعل بوده ---> حَسُنَ خُلقُ التّلمیذِ : اخلاق دانش آموز نیکو شد.
۳ - مفعول : تمیز در جمله فعلیه ای که فعلش متعدی است ، در اصل مفعول بوده.
حَصَدنا الاَرضَ قَمحاً : زمین را از نظر گندم دِرو کردیم !
تمیز نسبت در مثال بالا ، در جمله ی فعلیه ای اومده که فعلش متعدیه. پس تمیز در اصل ، مفعول بوده ---> حَصَدنا قَمحَ الارضِ : گندم زمین را درو کردیم.
نکته :
فقط تمیز نسبت اصل داره ؛ تمیز مفرد این گونه نیست.
2) تمیز مفرد :
تمیزی که از اسم قبل خودش (وزن ، پیمانه ، مساحت ، عدد) رفع ابهام می کنه.
وزن ---> اِشتَرَیتُ کیلوَینِ تفّاحاً : دو کیلو سیب خریدم.
پیمانه ---> شَرِبتُ کوباً شایاً : یک فنجان چای نوشیدم.
مساحت ---> اِشتَرَیتُ مِتراً قُماشاً : یک متر پارچه خریدم.
عدد ---> اِشتَرَیتُ أحَدَ عَشَرَ کتاباً : یازده کتاب خریدم.
نکته :
تمیز وزن و پیمانه و مساحت می تونه با «مِن» هم بیاد. ولی در این صورت دیگه تمیز محسوب نمیشه ؛ بلکه مجرور به حرف جَرّه.
وزن ---> اِشتَرَیتُ کیلوَینِ مِنَ التفّاحِ.
پیمانه ---> شَرِبتُ کوباً مِنَ الشایِ.
مساحت ---> اِشتَرَیتُ مِتراً مِنَ القُماشِ.
عین التمییز : {سراسری زبان 87}
1) ذلک العالم الشهیر اکثر العلماء آثاراً علمیة
2) اجتهاد زمیلتی اکثر من غیره فی اداء واجباته
3)إن اکثر شهدائنا الأعزاء کانوا من شباب وطننا
4) أعرف کاتبا قد کتب أکثر مقالاته فی صحیفة مدینته
جواب: گزینه 1 درسته.
آثاراً اسم جامد نکره منصوبه که ابهام اکثر را برطرف کرده. پس تمیزه.
«آن دانشمند معروف ، از نظر آثار علمی بیش ترین دانشمندانه ! » ( آثار علمی آن دانشمند معروف ، بیش از دیگر دانشمندانه )
دانلود PDF
حجم: 252 کیلوبایت
- ۹۴/۱۱/۰۴
- ۱۷۸۸ نمایش